سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پشتیبانخانهنشانی ایمیل من

انتظار سخت ترین عذاب عشق

[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]

 RSS 

کل بازدید ها :

4063

بازدیدهای امروز :

8

بازدیدهای دیروز :

0


وضعیت من در یاهو

یــــاهـو


درباره من

انتظار سخت ترین عذاب عشق
محمد رضا
من پسر جنوبم اهل دلم


لوگوی من

انتظار سخت ترین عذاب عشق


 اوقات شرعی

اشتراک

 



[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

محمد رضا تاریخ جمعه 84/12/19 ساعت 2:6 صبح

 
چند تا متن و شعر که برام جالب و زیبا بودن خواستم شما هم داشته باشین
 


 
    

آن که همواره با بدبینی و پیش داوری به جهان می نگرد همچون برگی نوشته شده است که کلامی جدید بر آن نوشته نخواهد شد.

خود را نگران آن چه می دانی یا نمی دانی نکن .نه به گذشته بیندیش و نه به آینده فقط بگذار دستان خدا هر روز شگفتی های اکنون را برای تو بیاورند.
    
ما رو باش خیال می کردیم همیشه یکی روداریم
یکی که به وقت گریه سر رو شونه هاش  بذاریم
ما رو باش خیال می کردیم که یکی به فکرمون هست 
میون این همه وحشت توی این کوچه بن بست 
ما رو باش
دل به کی بستیم چشم به راه کی نشستیم
ما که واسه خاطر تو قرق ماهو شکستیم
وقتی خورشید حقیقت از خواب قصه برآشفت
تا
زه فهمیدم چه آسون چشم تو به من دروغ گفت
هاج و واج رد نگاتو به گلای قالی دوختی
بگو اون همه عشقو به چه قیمتی فروختی؟
تو به فکر من نبودی توی گرگ و میش  مهتاب
حتی اندازه چشمی که یهو می پره از خواب
    
اینم تقدیم به اونی که برام حکم یه دنیا رو داشت
 
 
گفتی مرا دوست نداری گله ای نیست، بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست . گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن، گفتی:که نه باید بروم حوصله ای نیست. پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف، تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست. گفتی که کمی فکر خودم باشم، و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست. رفتی تو ،خدا پشت و پناهت به سلامت.

بگذار بسوزد دل من مساله ای نیست...
 
 
چه مهمانان بی دردسری هستند مُردگان !

نه به دستی ظرفی را چرک می کنند

نه به حرفی دلی را آلوده

تنها به شمعی قانعند

و اندکی سکوت

 
*´¨)
¸.·´¸.·*´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸.·` *
یا عــــــــــــــلی

*´¨)
¸.·´¸.·*´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸.·` *


لیست کل یادداشت های این وبلاگ


 

[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

©template designed by: www.parsitemplates.com